حس و حال نوشتن ندارم. پرواضحه.
ولی گمونم از این به بعد اگر بنویسم هم راحت می نویسم. مجبور نیستم از در و دیوار بگم بدون این که به روی خودم بیارم چی به سرم اومده. راستی فایده خودسانسوری چیه وقتی به هرحال متهمی؟
جدایی بار سنگین یه اشتباه بزرگ رو از دوشت برمی داره به جاش یه حفره خالی توی دلت می ذاره با یه غم بزرگ. تحمل غم از تحمل خیلی چیزها راحت تره به هرحال.
هوم.
اینم آخر و عاقبت ما.
بهم یاد دادی چطور از خودم متنفر و منزجر باشم.
آرزو می کنم کاش اینقدر شاگرد با استعدادی نبودم.
من باز به خودم برمی گردم.
خودم.
اونچه که هستم.
یا بهتره بگم یه روزی بودم.
یا شاید می خواستم باشم.