|
چهارشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۳
نهايت تمامی نيروها پيوستن است
يادته بهم گفتی از منظر اعداد به هستی نگاه کنيم، راز آفرينش تو يکه؟
حسابشو کردی که می شه تناظر يک به يک ايجاد کرد بين هر عدد حقيقی با يک عدد بين صفر و يک؟ يعنی هر عدد حقيقی معادل يه عدد بين صفر و يکه.
خب تو يه ماتريس هستی از خصوصيتها و علايق مختلف. اشتباه بعضی از مردم اينه که آرزوشونه در يکی مثل خودشون ضرب بشن، اونوقته که ماتريس حاصل يه مجموعه پيچيده می شه از مجذور خصوصيتهای گند و ضرب سليقه هايی که هيچ ربطی به هم ندارن. معادل يابی همچين چيزی فقط اعشار رو زياد می کنه و هيچ وقت به يک نمی رسه.
برای يک شدن بايد تو ترانهاده خودت، اونی که همون خصوصيات تو رو داره اما جای سطر و ستونهاش برعکس توئه ضرب بشی.
اما خب درصد کمی هم هستن که بی خيال ضرب می شن و سعی می کنن با اعمال سطری مقدماتی يا گاوس جردن خودشونو به يک نزديک کنن... اما می دونی؟ اينجوری هيچ وقت يک کامل نمی شی تازه فقط هم خودتی. اگه ترانهادتو گير بياری اون وقت دو تا ماتريس يک کامل می شن و اين جالب تره به نظر من.
حيف که تو باغ شناختن ماتريس خودمونم نيستيم، پيدا کردن ترانهاده پيشکش.
پی نوشت بی ربط: می گم تايتل زدن من رو پستهام نشون می ده در صنعت ايجاز هم مثل باقی صنايع هيچ استعدادی ندارم.
posted @
۴:۳۱ بعدازظهر
|