هاپچه! ما دوباره پيدامون شد. در باب فرنگ و ملتش چی می شه گفت؟ ای پرنده مهاجر، ای همه شوق پريدن خستگی يه کوله باره روی رخوت تن من مثل يه پلنگ زخمی پر وحشته نگاهم می ميرم، اما هنوزم دنبال يه جون پناهم...
posted @ ۷:۳۳ بعدازظهر