|
شنبه، آذر ۲۸، ۱۳۸۳
عکسشو که ديدم فهميدم حق داشت از غصه اين که همچين منی نصيب همچين تويی بشه، پستون به تنور بچسبونه.
تو هم که خيلی تحمل می کنی.
ای بابا... کاش می شد آدم يه وقتها رفتگر محله بشه، در خونه ها رو بزنه بگه واسه ماهانه نيومدم، امروز تو آشغالا گل سفيد و روبان سياه بود، نگرانتون شدم.
به قول شاعر
And I wonder if you know
How it really feels
To be left outside alone
When its cold out here
Well maybe you should Konw
Just how it feels
To be left outside alone
To be left outside alone
posted @
۷:۲۹ بعدازظهر
|