|
سهشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۴
خاک عالم، کولايی رو راه ندادن تو جلسه گفتن ما مرديم تو جلسه پهلوی زن نمی شينيم (لابد زير باران بايد با زن جلسه گذاشت) البته آقايون تکذيب کردن هاااااا... دلم می سوزه به خدا. چقدر زور می زنن به اين انتخابات هيجان تزريق کنن. البته آخرش overdose می شه وا. می گی نه، 27 خرداد تلويزيونو روشن کن حماسه رو ببين، آی دماغت بسوزه...
نمی فهمم، 26 ساله مردم هميشه در صحنه تلويزيون، دارن بهت بيلاخ می دن، تو باز از رو نمی ری می گی ملت دلسردن؟!
ديروز تو شلوغی و کثافت ميدون هفت تير تبليغ کانديدا رو ديدم با اين شعار دلبرکُش : دوباره می سازمت وطن... منم در پاسخ به اين شعار، پوستر خودمو گذاشتم با شعار: گريه تو در می يارم خوب منو نشناختی جيگر.
گاو هستی، به يونجه تاريخ مصرف گذشتشون قانع هستی، به وقتش زير ساطور هم می ری،... به درک. جنبه تراژيک قضيه اينجاست که حق نداری هرجا دلت خواست تاپاله بندازی.
پی نوشت 1: لابد اولين وعده انتخاباتی معين، دادن مجوز خوانندگی به داريوشه.
پی نوشت 2: اگه قراره شعار از لس آنجلس وارد کنيم، احتمالا شعار رفسنجانی يه همچين چيزی می شه: ديگه تا کی می تونی، بشی از من فراری، بايد تو مال من شی ديگه راهی نداری.
پی نوشت 3: اوهوی! هر کی فکر می کنه به کانديدای خاصی گير دادم و منظوری دارم بايد از خودش خجالت بکشه، همين!
posted @
۱۱:۲۹ قبلازظهر
|