سفالينه
مهٔ 2004  
ژوئن 2004  
ژوئیهٔ 2004  
اوت 2004  
سپتامبر 2004  
نوامبر 2004  
دسامبر 2004  
ژانویهٔ 2005  
فوریهٔ 2005  
مارس 2005  
آوریل 2005  
مهٔ 2005  
ژوئن 2005  
ژوئیهٔ 2005  
اوت 2005  
سپتامبر 2005  
نوامبر 2005  
دسامبر 2005  
ژانویهٔ 2006  
فوریهٔ 2006  
مارس 2006  
آوریل 2006  
مهٔ 2006  
ژوئن 2006  
ژوئیهٔ 2006  
اوت 2006  
سپتامبر 2006  
اکتبر 2006  
نوامبر 2006  
دسامبر 2006  
ژانویهٔ 2007  
فوریهٔ 2007  
مارس 2007  
آوریل 2007  
مهٔ 2007  
ژوئن 2007  
ژوئیهٔ 2007  
اوت 2007  
سپتامبر 2007  
اکتبر 2007  
نوامبر 2007  
دسامبر 2007  
ژانویهٔ 2008  
فوریهٔ 2008  
مارس 2008  
آوریل 2008  
مهٔ 2008  
ژوئن 2008  
ژوئیهٔ 2008  
اوت 2008  
سپتامبر 2008  
اکتبر 2008  
نوامبر 2008  
ژانویهٔ 2009  
فوریهٔ 2009  
مهٔ 2009  
ژوئن 2009  
سپتامبر 2009  
اکتبر 2009  
نوامبر 2009  
ژانویهٔ 2010  
فوریهٔ 2010  
مارس 2010  
آوریل 2010  
مهٔ 2010  
ژوئن 2010  
سپتامبر 2010  
ژانویهٔ 2011  
آوریل 2011  
دسامبر 2011  
     دوشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۴  

چتونه بابا؟ مگه دلداری آقای آصفی رو نشنیدین، شورای امنیت که آخر دنیا نیست. چیزی نمی شه، فوقش چندتا تحریم می کنن، فوق فوقش جنگ راه بیافته، فوق فوق فوقش ما بمب اتمی درست می کنیم اول از همه هم محض امتحان، تهرانو منفجر می کنیم. آخرش چند نفر آدم می میرن دیگه. اووه از صدر اسلام اینهمه شهید از اون ور و کافر به درک واصل شده از اون ور داشتیم، این چندرغاز هم روش.
مثل این که حالیتون نیست، جمهوری اسلامی احساس می کنه بهانه واسه ثبت شدن تو تاریخ کم داره. واسه همین هم هی بهانه می سازه تاریخش پربارتر بشه. ندیدین به هر بهانه و طرفند زور می زنه آثار باستانی قبل از خودشو نابود کنه، بعد به اندازه یه تخت جمشید ساختن، پول و زمان صرف می کنه (بلکه هم بیشتر) واسه ساختن دو تا گلدسته مصلی، هنوزم تو هپروت. آثار باستانی ساختنشونم باید به بقیه کارهاشون بیاد. (چه ربطی داشت حالا؟)

وای که من چقدر عباس معروفی رو دوست دارم. پیشنهاد می کنم این نوشته شو از دست ندین.

posted @ ۶:۴۲ بعدازظهر  


Comments:
ميگن يه بابايی هميشه سياه میپوشيده ازش میپرسن تو چيرا يه سره سياه تنته ؟يارو برميگرده ميگه:آخه من ختم روزگارم.حالا حکايت دوستانه که انصافا شورای امنيتو ته دنيا که هیچ،ته خطم حساب نميکنن
 
ارسال یک نظر