|
دوشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۵
در باب شکم
زندگی در ديار نارگيلها و ميمونها باعث می شه تفکرتون درباره غذای آسيايی عوض بشه. سگ پخته و گربه آبپز و پشه نمکی موجود هست اما غذای آدميزادی هم پيدا می شه. خداييش تنوع غذاييشون از ما بيشتره. ادويه ها و طعمهای خوشمزه ای هم دارن. البته غذای دریایی رو مواظب باشین چون فقط کشتی رو از تو دريا شکار نمی کنن، و البته جونورهای دريایی رو با امعا و احشام و بدون ادویه می پزن. به عبارت ديگه کاسه رو می زنه تو دریا می ذاره بجوشه یه کم، همونو به اسم سوپ می ذاره جلوتون. به نظر من کاریهای چینی و کره ای ارزش امتحان کردن دارن. Fried Rice و Clay pot و Sizzling هم خوشمزه است. کلا اينجا مرغ بدمزه نخوردم تا حالا، اينا هم که گفتم همه مرغ دارن. گوشت قرمز هم بدک نيست اما سبزيجاتو بپايين که بعضی سبزيهاشون مزه لجن دريايی می ده. اگر هم خواستین از کسی انتقام بگیرین، سوشی ژاپنی مهمونش کنین. به نظر من بدمزه ترين غذای دنياست البته نظر منه، نگی نگفتی. بینی بین الله در حالت کلی غذاهاشون از ما سالمتره، کمتر روغن داره و بيشتر سبزيجات نيمه پخته - برخلاف ما که می ذاریم همه چی از پختن له بشه - خلاصه اگه باد کلاهتونو انداخت این ورا، به خودتون رحم کنین، یه بند مک دونالد و کی اف سی و برگرکینگ به شکم مبارک نبندین که کلسترول خونتون سر به فلک می ذاره و در عرض يک هفته، عرضتون می شه دو برابر... خيلی ممنون.
پی نوشت: من مشغول فضولی تو ادويه ها و نحوه پخت غذاهاشون هستم، اگه مثل من شکمو هستين، نتيجه فضولی رو بهتون گزارش می دم.
posted @
۴:۲۹ بعدازظهر
|