سفالينه
مهٔ 2004  
ژوئن 2004  
ژوئیهٔ 2004  
اوت 2004  
سپتامبر 2004  
نوامبر 2004  
دسامبر 2004  
ژانویهٔ 2005  
فوریهٔ 2005  
مارس 2005  
آوریل 2005  
مهٔ 2005  
ژوئن 2005  
ژوئیهٔ 2005  
اوت 2005  
سپتامبر 2005  
نوامبر 2005  
دسامبر 2005  
ژانویهٔ 2006  
فوریهٔ 2006  
مارس 2006  
آوریل 2006  
مهٔ 2006  
ژوئن 2006  
ژوئیهٔ 2006  
اوت 2006  
سپتامبر 2006  
اکتبر 2006  
نوامبر 2006  
دسامبر 2006  
ژانویهٔ 2007  
فوریهٔ 2007  
مارس 2007  
آوریل 2007  
مهٔ 2007  
ژوئن 2007  
ژوئیهٔ 2007  
اوت 2007  
سپتامبر 2007  
اکتبر 2007  
نوامبر 2007  
دسامبر 2007  
ژانویهٔ 2008  
فوریهٔ 2008  
مارس 2008  
آوریل 2008  
مهٔ 2008  
ژوئن 2008  
ژوئیهٔ 2008  
اوت 2008  
سپتامبر 2008  
اکتبر 2008  
نوامبر 2008  
ژانویهٔ 2009  
فوریهٔ 2009  
مهٔ 2009  
ژوئن 2009  
سپتامبر 2009  
اکتبر 2009  
نوامبر 2009  
ژانویهٔ 2010  
فوریهٔ 2010  
مارس 2010  
آوریل 2010  
مهٔ 2010  
ژوئن 2010  
سپتامبر 2010  
ژانویهٔ 2011  
آوریل 2011  
دسامبر 2011  
     شنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۶  

یه کم قر بدیم...

یادم باشه، یادت باشه دروغ نگیم به همدیگه
دوسم داری دوست دارم، اینو چشامون به هم می گه
شمعی توی سقاخونه، یادم باشه روشن کنم
یادم باشه فقط برات رخت عروسی تن کنم
یادت باشه با تو همه تو خونه ما دشمنن
از صبح تا شب پشت سرت حرفهای ناجور می زنن
یادم باشه این بار اگه دیدم دارن باز بد می گن
بگم دارن با دستاشون واسه دلم گور می کنن
یادت باشه هرچی می گم از دل و جون گوش بکنی
یادت باشه یه وقت نری منو سیاه پوش بکنی
یادت باشه عهدمونو رو تک درختی نکَنیم
رو قلبمون جا بذاریم حرفی که می خوایم بزنیم
یادت باشه گوش نکنیم به حرف مردم گذر
یادم باشه یه شب باهم بریم از اینجا بی خبر
یادم باشه، یادت باشه دروغ نگیم به همدیگه
دوسم داری دوست دارم اینو چشامون به هم می گه

جووووووووووووووووووون! ناز بشین شما دونفر!

پی نوشت: رفیقم سه ماه بعد از طلاقش می گفت: هیچ وقت تو زندگیم عاشق نشدم، فقط بی نهایت خر شدم! عشق اینجوریاست دیگه، وقتی از سر آدم می پره، آدم هزارسال علت رفتارها و احساس اون موقعشو نمی فهمه و یه بند خودشو به القاب گوناگون مفتخر می کنه. اما خداییش اگه عشق نبود دنیا از اینی که الآن هست هم غیرقابل تحمل تر می شد، قبول ندارین؟!

posted @ ۵:۵۶ قبل‌ازظهر