سفالينه
مهٔ 2004  
ژوئن 2004  
ژوئیهٔ 2004  
اوت 2004  
سپتامبر 2004  
نوامبر 2004  
دسامبر 2004  
ژانویهٔ 2005  
فوریهٔ 2005  
مارس 2005  
آوریل 2005  
مهٔ 2005  
ژوئن 2005  
ژوئیهٔ 2005  
اوت 2005  
سپتامبر 2005  
نوامبر 2005  
دسامبر 2005  
ژانویهٔ 2006  
فوریهٔ 2006  
مارس 2006  
آوریل 2006  
مهٔ 2006  
ژوئن 2006  
ژوئیهٔ 2006  
اوت 2006  
سپتامبر 2006  
اکتبر 2006  
نوامبر 2006  
دسامبر 2006  
ژانویهٔ 2007  
فوریهٔ 2007  
مارس 2007  
آوریل 2007  
مهٔ 2007  
ژوئن 2007  
ژوئیهٔ 2007  
اوت 2007  
سپتامبر 2007  
اکتبر 2007  
نوامبر 2007  
دسامبر 2007  
ژانویهٔ 2008  
فوریهٔ 2008  
مارس 2008  
آوریل 2008  
مهٔ 2008  
ژوئن 2008  
ژوئیهٔ 2008  
اوت 2008  
سپتامبر 2008  
اکتبر 2008  
نوامبر 2008  
ژانویهٔ 2009  
فوریهٔ 2009  
مهٔ 2009  
ژوئن 2009  
سپتامبر 2009  
اکتبر 2009  
نوامبر 2009  
ژانویهٔ 2010  
فوریهٔ 2010  
مارس 2010  
آوریل 2010  
مهٔ 2010  
ژوئن 2010  
سپتامبر 2010  
ژانویهٔ 2011  
آوریل 2011  
دسامبر 2011  
     چهارشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۶  

نه دیگه!

هروقت تلویزیون یه بخت برگشته ای رو درحال اعتراف و فحش دادن به خودش نشون می داد، یا با افتخار، اعدام چند نفری که یهو عین قارچ از زیر زمین دراومده بودن پخش می کرد، یا تو خیابون به ملت گیر می دادن و این قبیل کثافتکاریها، مامان سرتکون می داد و با نگاه عاقل اندر سفیهی می گفت: شده عین اواخر دوره شاه.
می پرسیدیم مامان جون یعنی می گی آخرشه دیگه؟
می گفت آره مادر، حکومتی تا آخر عمرش نباشه، بچه 14 ساله رو دشمن خودش نمی بینه که.

چند باری که گذشت، بدجنس شده بودیم و سر به سر مامانمون می ذاشتیم. تا آه می کشید و می گفت شده عین اواخر دوره شاه، ما سریع در می اومدیم که: مامان جان، بیشتر از 20 ساله داری همینو می گی. این آخرش کی می رسه پس؟
می گفت: نه، اون دفعه ها به خرابی این دفعه نبود! این دفعه دیگه راس راسی آخرشه!

نمی فهمم چه خبره که جمهوری اسلامی تو همه چی یه کاره ترمز بریده. سنگسار مردی که طبق شرع انور هم مجازاتش اعدام نبود، اعدام فله ای یه عده که معلوم نشد جرمشون چیه و تو کدوم دادگاه محاکمه شدن و شاکیشون کی بوده، درآوردن دمار از روزگار دانشجوهای بیچاره فقط واسه این که عقده حقارت محمود خان تسکین پیدا کنه، حکم اعدام واسه دوتا روزنامه نگار کرد فلک زده (نوشتن چه ربطی به محاربه داره آخه)، شوی اعتراف گیری، هار شدن پلیس همیشه وحشی، مسخره بازی بنزین، وضعیت ضایع اقتصادی... بازم بگم؟!

مامان جان؟! می گی این دفعه دیگه آخرشه؟

posted @ ۸:۱۵ قبل‌ازظهر