سفالينه
مهٔ 2004  
ژوئن 2004  
ژوئیهٔ 2004  
اوت 2004  
سپتامبر 2004  
نوامبر 2004  
دسامبر 2004  
ژانویهٔ 2005  
فوریهٔ 2005  
مارس 2005  
آوریل 2005  
مهٔ 2005  
ژوئن 2005  
ژوئیهٔ 2005  
اوت 2005  
سپتامبر 2005  
نوامبر 2005  
دسامبر 2005  
ژانویهٔ 2006  
فوریهٔ 2006  
مارس 2006  
آوریل 2006  
مهٔ 2006  
ژوئن 2006  
ژوئیهٔ 2006  
اوت 2006  
سپتامبر 2006  
اکتبر 2006  
نوامبر 2006  
دسامبر 2006  
ژانویهٔ 2007  
فوریهٔ 2007  
مارس 2007  
آوریل 2007  
مهٔ 2007  
ژوئن 2007  
ژوئیهٔ 2007  
اوت 2007  
سپتامبر 2007  
اکتبر 2007  
نوامبر 2007  
دسامبر 2007  
ژانویهٔ 2008  
فوریهٔ 2008  
مارس 2008  
آوریل 2008  
مهٔ 2008  
ژوئن 2008  
ژوئیهٔ 2008  
اوت 2008  
سپتامبر 2008  
اکتبر 2008  
نوامبر 2008  
ژانویهٔ 2009  
فوریهٔ 2009  
مهٔ 2009  
ژوئن 2009  
سپتامبر 2009  
اکتبر 2009  
نوامبر 2009  
ژانویهٔ 2010  
فوریهٔ 2010  
مارس 2010  
آوریل 2010  
مهٔ 2010  
ژوئن 2010  
سپتامبر 2010  
ژانویهٔ 2011  
آوریل 2011  
دسامبر 2011  
     چهارشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۷  

پاسارگاد

(گفتگوی من و یار تو ماشین در راه خونه رفیقمون)

من- اون پرچم کدوم کشوره بالای اون ساختمون؟ شبیه رنگین کمونه.

یار - چه می دونم والله. لابد مال یکی از این کشورهای نیست در جهانه که نقاشی پسرپادشاهشونو می کنن پرچم!

من - هه هه هه بعید هم نیست.

یار - شاید اصلن پرچم جایی نباشه همین طوری محض قشنگی گذاشتن.

من - شاید. اما واسه پرچم خوشگله ها. اگه یه روز یه کشور داشته باشم اینو می کنم پرچمش!

یار - می تونیم کشور داشته باشیم. می تونیم از این جزیره کوچیکها بخریم کشورش کنیم!

من - راستی؟ عالیه! اسمشو چی بذاریم؟

یار - اوممم... نیو پرشیا!

من - خوبه... یعنی فقط پارسها رو راه بدیم توش؟!

یار - نه فقط آمریکاییها رو راه نمی دیم توش تا بمونن تو صف ویزا!

من - فقط هم تو دوبی و ترکیه لابد!

یار - هه هه هه دقیقن!

من - بعد آدرس اینترنتیش رو هم می ذاریم ان پی. ان پی داریم الآن؟

یار - آره فکر کنم مال نپال باشه.

من - حیف... خب بیا اسم کشورمونو عوض کنیم.

یار - مثلن چی؟

من - اوممم... آپادانا؟

یار - آپادانا خیلی کوچیکه دیگه. پاسارگاد چطوره؟

من - عالیه. فقط مردم دنیا ممکنه فکر کنن "پاسار" یه اسم مالاییه. یادته پاسارسنی تو مالزی؟

یار - بی خیال مردم دنیا. مالایها هم از ما دزدیدن پاسار رو!

من - آره. اوکی پس تصویب شد: امپراطور امیر اول فرمانروای پاسارگاد! دودو دودو دودودودو!

یار - هه هه هه متشکرم متشکرم!

***

خلاصه گفتم گوشی رو دستتون بدم از الآن برای گرین کارت و سیتی زن شیپ اقدام کنین! مهاجرت از طریق سرمایه گذاری تو اولویته!

***

پی نوشت خصوصی: عزیزم اجاره خونه این هفته رو چی کار کنیم؟!!!!

posted @ ۲:۵۸ قبل‌ازظهر