امروز با این آهنگه زندگی کردم:
تاروپود ریسیده ای از پیله های شیشه ای
حبس حجم پیله ای، دور از حیات ریشه ای
من نفس کشیدم و آسون تو رو بردم ز یاد
زندگی کن رو تن آشفته و ناامن باد
طعم شیشه، لب خونی، زهر تکرار
بوسه ها از پشت شیشه، آه غمبار
با دروغ کهنه تا کی بوسه بازی
دل بکن از سهلی این راه هموار
تار و پود ریسیده ای از پیله های شیشه ای
مسخ حجم پیله ای، دور از حیات ریشه ای
من به تصویر تو از پشت شیشه خیره و مست
بی توجه به، به جز صورت تو، هرچه که هست
آنقدر بوسیدمت در رویا از سوی دور
خانه تاریک رویا روشن است از بوی نور
از بهشت، زیر زمین، تا زندگی گیشه ای
درد مشترک تویی تو، پیله های شیشه ای
تو تنها شعر من هستی که از زشتی تهی هستی
تو تنها قطره ای هستی
که دریایی
من آن بادم که می تازم به هرسویی به هرسویی
تو تنها قطره ای هستی
که می نوشم
طعم شیشه، لب خونی، زهر تکرار
بوسه ها از پشت شیشه، آه غمبار
با دروغ کهنه تا کی بوسه بازی
دل بکن از سهلی این راه هموار
ترانه اش رو
اینجا گوش کنین. دیدم متنش رو نذاشته خودم الآن اضافه کردم.